پیغام مدیر سایت

سلام دوست من به سایت رها یوزفول خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات

دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید







پایان

چی فکر میکردم و چی شد ...

برنامه امتحانی که رسید دستم کلی واسه خودم برنامه ریزی کردم و فکر میکردم چقدر میخونم و چه معدلی میارم و ...

ولی خوب نشد که بشه نمیدونم چرا ...راستش میدونم ولی دیگه مهم نیست چیزی که گذشت دیگه حرف زدن دربارش بی فایدست

مهم از این به بعد ماجراست ... بعد از دو سه روز استراحت میخوام کم کم استارت کار رو بزنم و برای کنکور بخونم ببینم خدا چی میخواد و چه رشته ایی قبول میشم

امروز که اولین روز بیکاریم بود کولر رو راه انداختم اوه و اولین سالی بود که تنهایی این کارو کردم ناراحت

سعیمو کردم که مثل خودش کارمو با نهایت دقت و به بهترین شکل انجام بدم دلم براش تنگ شده بد جور

هنوز خاطرات سال پیش موقع سرویس کولرو یادم نرفته هیچ وقت دوست نداشتم توی این کار کمکش کنم ولی اون چرا

به هر روشی که بود منو میبرد پیش خودش نمیدونم میخواست کمک دستش باشم یا دوست داشت کنارش باشم و کار یاد بگیرم

هرچی که بود از صقه سری پدرم این کارو خوب بلدم و از پسش هم بر اومدم افسوس

الانم خیلی خستم ، گردنمم خیلی درد میکنه میخوام یکم استارحت کنم ... خدافس


امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0
بازدید : 63
  • نویسنده : admin
  • پنجشنبه 22 خرداد 1393
  • لینک ثابت
  • نظرات (0)

  • Redesigned By : Ghaleb-Weblog.ir